سندرم متابولیک

6مارس 2017- افزایش مصرف کالری همراه با کاهش فعالیت فیزیکی به افزایش ابتلا افراد به بیماری های متابولیک، مانند دیابت نوع 2 و بیماریهای قلبی عروقی(برای مثال، نارسایی قلبی و سکته) کمک کرده است.

در طول چند دهه ی اخیر، مطالعات بر روی این بیماریها برخی از مکانیسمهای پاتوفیزیولوژیک پیچیده ی آنها را مشخص کرده و در نتیجه مجموعه ای از عوامل فیزیولوژیکی به هم پیوسته، پاتوفیزیولوژیک، بیوشیمیایی و بالینی را شناسایی نموده است که نقش مهمی در افزایش بروز این بیماریها بازی می کنند. این عوامل عبارتند از چاقی(و بیشتر چاقی شکمی)، مقاومت به انسولین، دیس لیپیدمی، التهاب خفیف مزمن، هیپوکسی، استرس اکسیداتیو، قند خون ناشتا، فشار خون بالا، اختلال عملکرد اندوتلیال، وضعیت بیش انعقادپذیری، ژنتیک و عوامل دیگر. این مجموعه از عوامل خطر به هم پیوسته که نقش مهمی در توسعه ی بیماری های متابولیک و قلبی عروقی دارند به نام "سندرم متابولیک" معروف شده اند.

مفهوم این سندرم پیچیده برای اولین بار در سال 1988 توسط Gerald M. Raven در نشست انجمن دیابت آمریکا معرفی شد. او پیشنهاد کرد که خطر بیماریهای قلبی عروقی در میان افراد مقاوم به انسولین، افراد مبتلا به هایپرانسولینی که دچار عدم تحمل گلوکز بودند و کسانی که مجموعه‌ای از سایر عوامل خطر را داشتند نظیر افرایش میزان تری‌گلیسرید پلاسما، کلسترول HDL پایین و فشارخون بالا، بیشتر است.

 او مجموعه‌ی این عوامل را سندرم Xنامید زیرا اهمیت این اختلالات و نقش دقیق آنها در بیماریهای  قلبی عروقی در آن زمان به طور کامل درک نشده بود. در حالیکه برای این وضعیت با درک بهتر آن در طول سالها چندین تعریف متعدد ارائه گردید، تعریف هماهنگ "سندرم متابولیک" درنتیجه‌ی نشست سال 2009 با حضور انجمن قلب آمریکا، موسسه ی ملی قلب، ریه و خون، بنیاد بین المللی دیابت، فدراسیون قلب جهان و انجمن بین المللی مطالعه و درمان چاقی، پذیرفته شد.

 بر این اساس، سندرم متابولیک بر اساس حضور سه عامل از 5 معیار زیر تشخیص داده می‌شود:

·        افزایش اندازه‌ی دور کمر(به عنوان معیاری از چاقی شکمی که خاص جمعیتها و گروههای قومی است)

·        بالا بودن تری‌گلیسرید به میزان 150 میلی گرم در دسی لیتر یا بالاتر

·        کاهش کلسترول HDLتا 40 میلی گرم در دسی لیتر یا کمتر در مردان و تا 50 میلی گرم در دسی لیتر یا پایین تر برای زنان

·         فشار خون برابر با 130/85یا بالاتر

·         قندخون ناشتای برابر با 100میلی گرم در دسی لیتر یا بالاتر

خطر ابتلا به دیابت برای افرادیکه بر اساس قرارداد فوق به سندرم متابولیک مبتلا ‌باشند، 5 برابر بیشتر و خطر بیماریهای قلبی عروقی در آنها 3 برابر (تا 4 برابر خطر سکته‌ی مغزی یا نارسایی قلبی) بیشتر است.

سندرم متابولیک همچنین با چندین بیماری دیگر از جمله برخی از سرطانها، سندرم تخمدان پلی کیستیک و اختلالات نورولوژیک در ارتباط است. حدود 35 درصد از تمام بزرگسالان و 50 درصد از افراد 60 ساله یا مسن‌تر به سندرم متابولیک مبتلا هستند که یک مسئله ی مهم بهداشت عمومی است.

ابتلا درصد بالایی از افراد به سندرم متابولیک نشان می‌دهد که وضعیت متابولیکی، فیزیولوژیکی و پاتوفیزیولوژیکی این افراد دچار تغییر شده است که ممکن است پاسخ‌های سمی به داروها یا سموم زیست محیطی را تغییر داده یا تشدید کند. همچنین این سندرم به جمعیت بزرگسال محدود نمی‌شود، این وضعیت به طور فزاینده در جمعیت کودکان با میزان شیوعی حدود 11.9درصد در کودکان دچار اضافه وزن و 29درصد در کودکان چاق مشاهده می‌گردد.

درحالی که چندین مسیر پیچیده و مکانیزم مختلف در سندرم متابولیک، نقش دارند اما چاقی (بویژه چاقی شکمی) و مقاومت به انسولین هسته‌ی اصلی این سندرم می‌باشند برای مثال یک تعادل انرژی مثبت منجر به گسترش بافت چربی و چاقی و درنتیجه عواقب آن می‌شود که شامل موارد زیر است:

·         نفوذ ماکروفاژها و دیگر سلولهای ایمنی به بافت چربی موجب ظهور "بافت چربی ملتهب" همراه با افزایش ترشح سیتوکین‌های پیش التهابی و ادیپوکین‌ها همراه با کاهش در ادیپوکین‌های ضدالتهابی و ادیپونکتین می‌شود.

·         تجمع نابجای چربی در ارگانهای کلیدی مانند کبد، قلب، عضلات اسکلتی و پانکراس به دلیل تجمع بیش از حد چربی، سبب لیپوتوکسیسیتی بافتی و به دنبال آن ممانعت از سیگنالینگ انسولین می‌گردد.

·        اتصال اسیدهای چرب آزاد موجود در خون به تمام گیرنده‌ها در ارگانهای مختلف، افزایش سیگنالینگ التهابی از طریق فعال شدن پایین دستی مسیرهای NFκB و JNK و در نتیجه‌ ایجاد یک چرخه‌ی معیوب از التهاب، موجب مهار بیشتر سیگنالینگ انسولین در این بافت‌ها می‌شود.

·        تجمع اسیدهای چرب آزاد در بافتها و شکستن آنها به دی اسیل گلیسرول و سرآمید داخل سلولی، سبب تداخل با سیگنالینگ انسولین و جذب گلوکز به واسطه‌ی تحریک انسولین، می شود. این تجمع از اسیدهای چرب و اکسیداسیون ناقص سبب بروز اختلالات میتوکندریایی می شود که باعث شکل گیری گونه‌های فعال اکسیژن شده و موجب القاء استرس اکسیداتیو می‌گردد که به نوبه ی خود باعث نارسایی بیشتر در عملکرد میتوکندریها می‌شود. افزایش میزان گونه‌های فعال اکسیژن همچنین سبب ممانعت از سیگنالینگ انسولین و اختلال در تغییر مکان GLUT4 می‌شود. عدم توانایی سلول در پاسخ به انسولین موجب وضعیت پاتولوژیکی مقاومت به انسولین میگردد. انسولین با فعال سازی مسیرهای سیگنالینگ پیچیده از جمله pI3K/AKT، MAPK و clb و با اتصال به عوامل رونویسی نظیر  FOXO و PPARg، جذب و متابولیسم گلوکز و همچنین متابولیسم چربی را در بافتهای محیطی تنظیم می‌کند.

مقاومت به انسولین این مسیرها را مختل کرده و سبب بروز هایپرگلایسمی و دیسی لیپدمی می شود، دیس لیپیدمی یا اختلالات چربی نیز حاصل تجمع اسیدهای چرب آزاد در کبد همراه با لیپوژنز تقویت شده بوسیله ی انسولین است که موجب افزایش تولید تری‌گلسیرید و ترشح آن می‌شود. این وضعیت همراه با افزایش جذب کبدی و کلیرنس کلیوی کلسترول HDL، سبب بهم خوردن پروفایل چربی یعنی کاهش کلسترول HDL و افزایش تری‌گلیسرید می‌شود که هر دو در سندرم متابولیک دیده می‌شوند.

گلوکوتوکسیسیتی و لیپوتوکسیسیتی موجب اختلال در عملکرد سلولهای بتا در مقاومت به انسولین و هاپیرانسولینمی می‌شود. علاوه بر این ترکیب مقاومت به انسولین و هایپرانسولینمی در ایجاد هاپیرتنشن (فشارخون بالا) از طریق بهم زدن تعادل بین ترشح گشاد کننده‌ی عروق توسط سلولهای اندوتلیال (NO)و تنگ کننده‌ی عروق (EI-I) نقش دارد. اگر چه چاقی و مقاومت به انسولین هسته‌ی مکانیزم‌های پاتوفیزیولوژیکی سندرم متابولیک هستند اما چندین عامل دیگر نیز از جمله: محور هیپوتالاموس، هیپوفیز، آدرنال و سیستم رنین- آنژیوتانیسن- آلدوسترون، سیستم عصبی خودکار، تأثیر میکروبیوم روده بر متابولیسم، تغییرات سلولی و متابولیکی در پاسخ به داروها، الکل و سموم زیست محیطی در آن دخیل هستند. تصور می‌شود که مکانیزم‌های ژنتیکی و اپی ژنتیکی در کنار علل زیست محیطی و شیوه‌ی زندگی در بروز سندرم متابولیک نقش دارند.

بررسی اختلالات متابولیکی مرتبط با سندرم متابولیک نشان داده است که بسیاری از مسیرها و مکانیسم‌های دخیل در آن با مسیرها و مکانیسم‌هایی که  تحت تأثیر داروها و سموم زیست محیطی قرار می‌گیرند، هم پوشانی دارند در نتیجه می‌توانند سمیت سلولی یا ارگانی مشابه‌ ای را ایجاد کنند، همچنین قابل تصور است که پاسخ به درمان و عوارض دارویی ممکن است در افراد مبتلا به سندرم متابولیک که در آنها چندین مسیرمتابولیکی و سیگنالینگ  دچار اختلال شده‌اند، دستخوش تغییر شود.

 برای کمک به درک بیشتر و گسترش اطلاعات در مورد این بیماری پیچیده و چند بعدی متابولیکی، SOT میزبان نشست "مفاهیم معاصر در سم شناسی "(CCT) با عنوان" سندرم متابولیک و بیماری مرتبط از نیمکت تا کلینیک" است که در 11 مارس در بالیتمور مریلند برگزار خواهد شد.

در برنامه‌ریزی برای روز قبل از شروع نشست سالانه SOT و ToxExpo، بررسی جنبه‌های گوناگون سندرم متابولیک، از جمله عوامل خطر، علل و تظاهرات مرتبط با این بیماری، مکانیزم‌های سلولی و پاتوفیزیولوژی مختلفی که در آن نقش دارند و استراتژیهای فعلی و بالقوه برای درمان و ارزیابی خطر بحث خواهد شد که همگی  موجب می شوند که دانشمندان بتوانند داروهای ایمن‌تر و روشهای درمانی بالقوه جدیدی را در آینده ابداع کنند.

 سازمان دهندگان CCT امیدوارند که با تمرکز بر درک مسیرها و عوامل خطر منجر به این بیماری و اینکه این مسیرها چگونه دچار اختلال می‌شوند، داروهای جدیدی برای مداخله در این بیماریها تولید شود و ظهور فکرهای جدید و همکاریهای علمی و مشخص شدن شکافهای دانش در این زمینه، نیازهای تحقیقاتی شناسایی شده و حفاظت از بهداشت عمومی و توسعه‌ی محصولات تقویت گردد.

منبع:www.sciencedaily.com/releases/2017/03/170306122436.htm